کاش می توانستیم کمی چرخ زمان را متوقف کنیم و شوق زندگی

_ کاش می توانستیم کمی چرخ زمان را متوقف کنیم، و شوق زندگی در سینه هایمان بماند، و رویاهایمان را چون بادبادک هایی در آسمان معصومیتمان به پرواز در می آیند،تماشا کنیم! ای کاش می توانستیم به بوییدن گل های خوشبو در آن ادامه دهیم،باغ های خاطرات زیبا و نغمه های کهنه در سینه مکتب های روزهای صادق!
آن روزگار مارا فراموش میکند و پلک هایش را از روی ما می بندد و ما برای همیشه بر سطح کودکی می مانیم.!
«از سری یادداشت های یک زن دیوانه به مردی که هرگز بازنگشت.»

ژانویه ۱۷۵۵. سائوپالو_ آمریکای جنوبی
دیدگاه ها (۸)

خطاب به همه آن‌ها که در اینخاک و جغرافیای نحس نزیسته اند:«من...

_ جذام سمت چپ سینه ام را خورده .دیگر نمی توانم کسی را دوست د...

یه دیالوگ فوق العاده تو فیلم Her بود که میگفت:بعضی وقتا فکر ...

اشو میگه:ميليون‌ها انسان تصميم گرفته‌اند كه ديگر احساساتى نب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط