مرحبا بر تو که لبخند زدن را بلدی
مرحبا بر تو که لبخند زدن را بلدی
به غم تلخی جان قند زدن را بلدی
می زنی شانه به تار گل زلف ات هر روز
ساز و آواز هنرمند زدن را بلدی
چشم خود را به دل سوخته ام می دوزی
معنی واژه ی پیوند زدن را بلدی
با همان قامت زیبای بلند اندام ات
طعنه بر کوه دماوند زدن را بلدی
عشق يکباره ترین فرصت دل دادن هاست
حرف از راز و فرایند زدن را بلدی
چینی نازک دل بی تو ترک خورد ولی
ناز انگشت تو که بند زدن را بلدی
به غم تلخی جان قند زدن را بلدی
می زنی شانه به تار گل زلف ات هر روز
ساز و آواز هنرمند زدن را بلدی
چشم خود را به دل سوخته ام می دوزی
معنی واژه ی پیوند زدن را بلدی
با همان قامت زیبای بلند اندام ات
طعنه بر کوه دماوند زدن را بلدی
عشق يکباره ترین فرصت دل دادن هاست
حرف از راز و فرایند زدن را بلدی
چینی نازک دل بی تو ترک خورد ولی
ناز انگشت تو که بند زدن را بلدی
۱۲.۲k
۱۸ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.