مامانم، جوون که بود آرزو داشت دکتراش رو بگیره . نوزده سا
مامانم، جوون که بود آرزو داشت دکتراش رو بگیره. نوزده سالگی بچهی اول به دنیا اومد و بعد هم من و خواهرم. ماها که از خونه رفتیم. یه سال تموم درس خوند. دانشگاه سراسری قبول شد. کار با کامپیوتر رو یاد گرفت. ده تا مقالهی خوب چاپ کرد. و امروز در پنجاه و شش سالگی مدرکش رو گرفت :)
مامانم به آرزوی سیوهفت ساله اش رسید و مثل یه دختر نوزده ساله خوشحاله😍
🗣همسایهی طبقهی سوم
➺ Twitter_eita
هیچوقت دیر نیست
مامانم به آرزوی سیوهفت ساله اش رسید و مثل یه دختر نوزده ساله خوشحاله😍
🗣همسایهی طبقهی سوم
➺ Twitter_eita
هیچوقت دیر نیست
۱.۲k
۲۷ آذر ۱۴۰۱