ویو تهی
ویو تهی
حرفاش ازارم میداد رو مو برگردندنم که گف
&اون دوستت نیست تهیو..
امود حرف بزنه که تهیونگ محکم یه شلاق به ترقوه ا.ت زد ا.ت حرفی نزد و فقط چشماشو بهم فشار دار
شروع کردم با بغض زدمش
۱..۲.۳..۴.۵...۶.۷۷.....۱۹۹..۲۰۰
ا.ت فقط بی صدا اشک میریخت بدنش دیگه کرم رنگ نبود همش قرمز بود پر خون که دیدم کم کم چشماسیاهی رف
٪ا.تت ا.تت
&...
زنجیرارو باز کردم بردم تو اتاقم گذاشتم رو تختم زنگ زدم دکتر شخصیم و بعد اومد
....
شرط:۰۰
بوس بهتون بایی
حرفاش ازارم میداد رو مو برگردندنم که گف
&اون دوستت نیست تهیو..
امود حرف بزنه که تهیونگ محکم یه شلاق به ترقوه ا.ت زد ا.ت حرفی نزد و فقط چشماشو بهم فشار دار
شروع کردم با بغض زدمش
۱..۲.۳..۴.۵...۶.۷۷.....۱۹۹..۲۰۰
ا.ت فقط بی صدا اشک میریخت بدنش دیگه کرم رنگ نبود همش قرمز بود پر خون که دیدم کم کم چشماسیاهی رف
٪ا.تت ا.تت
&...
زنجیرارو باز کردم بردم تو اتاقم گذاشتم رو تختم زنگ زدم دکتر شخصیم و بعد اومد
....
شرط:۰۰
بوس بهتون بایی
۳.۱k
۰۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.