سناریو

وقتی بهشون میگی من میخوام امروز غذا درست کنم و عضو هشتمی(ولی دست پختت ریده است🤦🏻‍♀️)



نامجون:اول بیا این کتاب های آشپزی رو بخون بعدش ازت آزمون بگیرم بعدش اگر یه درصد قبول شدی میتونی غذا رو درست کنی

ات:اصلا نظرت چیه درست نکنم؟



جین:هه فعک کردی آشپزی تو به پای آشپزی من میرسه؟
ات:آره
جین:پس بیا مسابقه بدیم
ات:قبول(برو بابا پفیوز دست‌پخت تو مث جین باشه؟عمرا)


شوگا:فعلا برام نارنگی بیار
ات:😐😐😐(از خداتم باشه)



جی‌هوپ:باشه ولی میزاری کمکت کنم سانشاینم؟🥺
ات:باش😊


جیمین:میشه برای منم موچی درست کنی ولی قبلش بهت یاد بدم چون دفعه قبل مزه ی نمک میداد
ات:😶😶😶😶


تهیونگ:یا هفت جد بنگتن فراررررررررررررررررررررررررر😱😱😱😱😱این باز خونه رو به آتیش می کشونههههههه یونتان کجاییییی؟؟؟؟؟گوشیمممممم؟؟؟؟؟
یونتان:هاپ(منم ببر)
تهیونگ:بیا پسرم بغلم از دست این ات نجاتت بدم
ات:تهیونگ آشپزی تو از منم بد تره(برو بابا)
تهیونگ:خرر(آفرین عزیزم🥰🥰)


جونگ کوک:چرا تهیونگ داره کل خونه رو میدوئه؟
نامجون:چون ات میخواد آشپزی کنه
کوک:گوشیم کووو؟؟؟؟؟
جین:برا چی؟دست منه دارم بازی می‌کنم
کوک:بده میخوام به پلیس زنگ بزنم
جین:چرا؟
کوک:ات روانی شده گوشی بدع
کوک:الو پلیس؟...ما یک بیمار روانی داریم ممنون میشم بیاین ببرینش🤠🤠





این اولین سناریو من بود ببخشید اگر بد بود🥺یه لایک نمیکنی؟🎀🩷
دیدگاه ها (۰)

وایییی نارنگی

عاشق این آهنگ تهیونگه راستی بایسمم تهیونگه

وقتی ازم میپرسن هیتر اصلا مغز داره

Jung kook

سناریو [درخواستی]وقتی دختر ۱۴ سالتون رو با دوست پسرش میبینین...

پارت 6 وقتی دوستش داشتی اما

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط