خیره ام در چشم خیست حسرتم را درک کن

خیره ام در چشمِ خیست حسرتم را درک کن
قبله ام باش عاشقانه ، نیتم را درک کن

ای که رویایت دلیلِ گُنگِ عصیانم شده ست
شعرهایم ، گریه هایم ، خلوتم را درک کن

عشق را بر شانه ی اسطوره ها باریده ام
ردِ اشکِ نیمه شب بر صورتم را درک کن

روزهای بودنم باتو علامت خورده است
توی تقویمم بمان وُ عادتم را درک کن

گرچه نقشِ منفی ام را خوب ایفا کرده ام
در غزل ها جنبه های مثبتم را درک کن

از قرارم با تو یک عمر است که آواره ام
لااقل دلشوره های ساعتم را درک کن!!!
دیدگاه ها (۱)

نشان روی تو جستم به هر کجا که رسیدمز مهر در تو نشانی ندیدم و...

جمعه ها را نمی شود به تنهایی سپری کردباید کسی را داشته باشیت...

"ﻣﺮﺩ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻋﻘﻠﺶ" ﺑﻨﮕﺮ ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺛﺮﻭﺗﺶ" !!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط