یه اتفاق ساده آمد

یـه اتفـاق سـاده آمـد
دنیاےشعرم رابه هم ریخت

چشم توبودودیده مـن
درمن خیالےنوبرانگیخت

قـلب مراتاآسمان برد
روح مراتابےڪران برد

وانگه دلم راازگل عشـق
باهم سرشت ودرهم آمیخت
دیدگاه ها (۱۰)

یکی از زیر یکی از رو بیا خیال تازه ای برای من بباف این زمستا...

ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﺮ ﮔﺮه ای ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ،ﻫﻤﭽﻮ ﮔﺮﻩ ﻫﺎﯼ ...

برایم دعا ڪن!اجابتش مهم نیست!نیاز من بہآرامشے است ڪہ بدانم ت...

-منمی نویسم :"موهایش..!"و شمااین را شعری بلند حساب کنید...!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط