خنک آن دم که نشینیم در ایوان من و تو

خنک آن دم که نشینیم در ایوان من و تو
به دو نقش و به دو صورت به یکی جان من و تو
.
غزل_شاکری
دیدگاه ها (۱۶)

محله‌های قدیم حکم یک خونه رو داشت. خونه‏‌ها اتاق‌‏هاش بودن و...

برابر دلتنگیهایم برابر خستگیهایم برابر شرمندگیهایم برابر بغض...

قبل ترها فقط چشم هایت را دوست داشتمحالا چین و چروک های کنارش...

سونیک و تیلز

هرکسی تو زندگیش باید یه «آرامِ جان» داشته باشه…کسی که کنارِش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط