ژان چاوه روان.....دلتنگ و چشم انتظار

مانده ام با غم هجران نگارم چه کنم
عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم چه کنم

چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا
چشم دیدار رخ یار ندارم چه کنم

با نگاهی بگشا عقده دیرین مرا
کز فراغت گره افتاده به کارم چه کنم

جلوه ای کن که دمی روی نکویت نگرم
گرچه لایق نبود دیده تارم چه کنم

اشک می ریزم و با غصه دل همراهم
که ز هجران تومن اشک نریزم چه کنم

طوق بر گردن من رشته عشق تو بود
تا کشاند به سر چوبه دارم چه کنم
دیدگاه ها (۰)

فاتح خیبر توئی ای شیر خدا....

نحوه ساخت مسجد مقدس جمکران

تک تیر انداز نخبه ملقب به گردان تک نفره

دلتنگ دیدار توئیم.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط