💔آدمایی که جای حرف زدن مینویسن، خطرناکن!
💔آدمایی که جای حرف زدن مینویسن، خطرناکن!
درست مثل همون مصدومایی که خونریزی داخلی دارن و ناغافل خط ممتد، سوت میکشه رو مانیتور زندگیشون...
بی درد و بی علامت!
آدمایی که مینویسن مدت مدیدی توو سکوت بودن، توو انزوای دسته جمعی، از همونایی که مثل همون کلانتر کارتونی دوران بچگیمون، هیچکس نمیفهمه چی میگذره. توو قلب طلاییای که پشت ستارهی حلبی چهرهشون پنهون کردن...
آدمایی که مینویسن، اونقدر مینویسن تا یه روز جوهر احساسشون خشک بشه و بعد خودشون میشن نقش اول قصه های ناتموم بقیه...
درست مثل مجنون که اونقدر "مشق نام لیلا " کرد که بالاخره مرد! آره؛ مرد!
آدمایی که جای حرف زدن مینویسن، آلارم نمیدن؛ سوپاپ اطمینان هم ندارن..
فقط یهو میریزن...
کاملا یهو!🖤
درست مثل همون مصدومایی که خونریزی داخلی دارن و ناغافل خط ممتد، سوت میکشه رو مانیتور زندگیشون...
بی درد و بی علامت!
آدمایی که مینویسن مدت مدیدی توو سکوت بودن، توو انزوای دسته جمعی، از همونایی که مثل همون کلانتر کارتونی دوران بچگیمون، هیچکس نمیفهمه چی میگذره. توو قلب طلاییای که پشت ستارهی حلبی چهرهشون پنهون کردن...
آدمایی که مینویسن، اونقدر مینویسن تا یه روز جوهر احساسشون خشک بشه و بعد خودشون میشن نقش اول قصه های ناتموم بقیه...
درست مثل مجنون که اونقدر "مشق نام لیلا " کرد که بالاخره مرد! آره؛ مرد!
آدمایی که جای حرف زدن مینویسن، آلارم نمیدن؛ سوپاپ اطمینان هم ندارن..
فقط یهو میریزن...
کاملا یهو!🖤
۶.۴k
۱۴ بهمن ۱۳۹۹