ســــــــلام
ســــــــلام
دوباره برای تو مینویسم خوب من
خودت را فریــــاد نـــــــــزن
من ، اعمالی هستم که انجام داده ام. من خود اعمالم هستم، نه اینکه صرفا عامل اعمالم باشم ، بلکه اثرات کارهای من در درون من رخنه کرده است . بطوری که حتی از روی کلام و نحوه گفتارم ، برخوردم با دیگران و نحوه تعاملم با آنها ، و خیلی چیزهای دیگر درونم را فریاد می زنم .
می دانی دوست من
تا زمانی که از تنهایی هایت ، شکست هایت ، مشکلاتت ، ضعف ها و اندیشه های منفیت ، بی اعتمادی هایت نسبت به مردم و این دنیای عجیب و غریب و رنگارنگ که هر رنگش ملبس به یک نوع اندیشه و دیدگاه است ، در زیر چتر واقعیت بینی و حقیقت گرایی ، سخن به زبان می آوری ، انتظار نداشته باش تا اتفاقات پیرامونت برخلاف فریاد درونت رقم خورد .تو فریاد میزنی که تنها هستی ، پس به دیگران می گویی که من شریکی ندارم
تو فریاد میزنی که بی اعتماد هستی ، پس به دیگران می گویی که درصورت جلب اعتمادت می توانند به تو نزدیک شوند
تو فریاد میزنی که به تو خیانت شده است ، پس به دیگران می گویی که توهم اشتباه می کنی و حاضری که دوباره این کار را مرتکب شوی
تو فریاد میزنی که دنیایت تاریک و کوچک است ، پس به دیگران می گویی با نشان دادن کمی از زیبایی های دنیا می توانند دنیایی خیالی برای تو بسازند
تو فریاد میزنی که
نوازش میخواهی
توجــه میخواهی
اعتماد میخواهی
و در این دنیا کسانی هستند گرگ سرشت که آنها هم خود را فریاد می زنند ولی تو نمیشنوی، نمی خواهی که بشنوی ، ناخودآگاهت بقدری بلند فریاد میزند که دیگر نمیشنوی ، و در آن لحظه از هر بره ای ناتوان تری تن میدهی به تن ها
خو می کنی با رنگ های رنگارنگ
و به خود می آیی روزی و می بینی که توهم ، هم رنگ رنگین کمان آن گرگ ها شده ای
چون دریده شده ای و باید بدری
چون سیاه شدی و باید تاریکی را مامن خود کنی
و چه سخت است که دیگر تو نیستی ، اعمالت شده ای
پس خوب من
خودت را فریـــــــــاد نزن
که مسیرت طولانی است و به خودت نیاز داری
هر چشمی برای دیدن تو و هرگوشی برای شنیدن تو و هر بینی ای برای بوئیدن تو و هر دستی برای لمس تو و هر تنی برای بودن کنار تو و هر دوستی برای همراهی تو نــــیست !!! خودت را برای دیگران تعریف نکن که فقط بر روی تو برچسب میزنند.
خوب من کمی سکوت کن
کلام و نحوه سخن تو رازهای درونت را فاش خواهد کرد !
دوباره برای تو مینویسم خوب من
خودت را فریــــاد نـــــــــزن
من ، اعمالی هستم که انجام داده ام. من خود اعمالم هستم، نه اینکه صرفا عامل اعمالم باشم ، بلکه اثرات کارهای من در درون من رخنه کرده است . بطوری که حتی از روی کلام و نحوه گفتارم ، برخوردم با دیگران و نحوه تعاملم با آنها ، و خیلی چیزهای دیگر درونم را فریاد می زنم .
می دانی دوست من
تا زمانی که از تنهایی هایت ، شکست هایت ، مشکلاتت ، ضعف ها و اندیشه های منفیت ، بی اعتمادی هایت نسبت به مردم و این دنیای عجیب و غریب و رنگارنگ که هر رنگش ملبس به یک نوع اندیشه و دیدگاه است ، در زیر چتر واقعیت بینی و حقیقت گرایی ، سخن به زبان می آوری ، انتظار نداشته باش تا اتفاقات پیرامونت برخلاف فریاد درونت رقم خورد .تو فریاد میزنی که تنها هستی ، پس به دیگران می گویی که من شریکی ندارم
تو فریاد میزنی که بی اعتماد هستی ، پس به دیگران می گویی که درصورت جلب اعتمادت می توانند به تو نزدیک شوند
تو فریاد میزنی که به تو خیانت شده است ، پس به دیگران می گویی که توهم اشتباه می کنی و حاضری که دوباره این کار را مرتکب شوی
تو فریاد میزنی که دنیایت تاریک و کوچک است ، پس به دیگران می گویی با نشان دادن کمی از زیبایی های دنیا می توانند دنیایی خیالی برای تو بسازند
تو فریاد میزنی که
نوازش میخواهی
توجــه میخواهی
اعتماد میخواهی
و در این دنیا کسانی هستند گرگ سرشت که آنها هم خود را فریاد می زنند ولی تو نمیشنوی، نمی خواهی که بشنوی ، ناخودآگاهت بقدری بلند فریاد میزند که دیگر نمیشنوی ، و در آن لحظه از هر بره ای ناتوان تری تن میدهی به تن ها
خو می کنی با رنگ های رنگارنگ
و به خود می آیی روزی و می بینی که توهم ، هم رنگ رنگین کمان آن گرگ ها شده ای
چون دریده شده ای و باید بدری
چون سیاه شدی و باید تاریکی را مامن خود کنی
و چه سخت است که دیگر تو نیستی ، اعمالت شده ای
پس خوب من
خودت را فریـــــــــاد نزن
که مسیرت طولانی است و به خودت نیاز داری
هر چشمی برای دیدن تو و هرگوشی برای شنیدن تو و هر بینی ای برای بوئیدن تو و هر دستی برای لمس تو و هر تنی برای بودن کنار تو و هر دوستی برای همراهی تو نــــیست !!! خودت را برای دیگران تعریف نکن که فقط بر روی تو برچسب میزنند.
خوب من کمی سکوت کن
کلام و نحوه سخن تو رازهای درونت را فاش خواهد کرد !
۳.۸k
۱۶ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.