سلسله پستهای زندگی نامه امیرالمؤمنین حیدر از ولادت تا شها
سلسله پستهای #زندگی_نامه_امیرالمؤمنین_حیدر_از_ولادت_تا_شهادت
#فصل_شانزدهم : #جنگ_جمل
#قسمت_سیزدهم :
پس از بازگشت زبیر از پیش علی علیهالسلام،
عایشه از او پرسید علی چکارت داشت؟
گفت راجع بگذشته ها صحبت میکرد،
عایشه گفت:
احساس میکنم که چند کلمه سخن علی تو را متزلزل کرده است
البته
حق هم داری
کیست که با علی روبرو شود و رعب و هیبت علی در ارکان وجود او لرزه نیاندازد و این امر مسلم است زیرا حریف ما کسی است که ابطال و شجاعان عرب از ذکر نام او به خود میلرزند.
عایشه از این سخنان نیشدار آن قدر گفت تا زبیر را بخشم آورد،
پسرش عبد الله بن زبیر نیز سخنان عایشه را تأیید کرد.
زبیر به پسرش گفت:
من قسم خورده ام که در این غائله جنگ ننمایم،
عبدالله گفت قسم را میتوان با دادن کفاره جبران نمود،
زبیر خشمگین شد و غلام خود را به کفاره قسمی که خورده بود آزاد کرد و به سپاه علی علیه السلام تاخت.
علی علیه السلام فرمود:
زبیر را آزاد گذارید او خیال جنگ ندارد،
زبیر هم مقداری از این حملات نمایشی را بدون اینکه به کسی زخمی بزند یا خود زخمی بردارد انجام داد و چون به طرف سپاه بصره بازگشت، به پسرش عبدالله و همچنین #عایشه رو نمود و گفت:
دیدید که من از حمله به اینها ترسی ندارم.
عبدالله خندید و گفت اینهم یک نوع حیله است ولی زبیر به این سخنان گوش نداد و از لشگر جمل خارج شد و به وادی السباع رفت و در آنجا مهمان مردی بنام عمرو بن جرموز شد.
چون به خواب رفت عمرو شمشیر کشید و سر زبیر را برید و بدنش را زیر خاک کرد و سر را پیش علی علیه السلام آورد،
حضرت فرمود چرا زبیر را کشتی؟
کار خوبی نکرده ای زیرا او مهمان تو بود و علاوه بر این از پیغمبر صلی الله علیه و آله شنیدم که به قاتل زبیر لعنت میفرستاد و او را نفرین میکرد.
عمرو متحیر شد و تا حدی هم متأسف گردید و آنگاه به علی علیه السلام گفت من نمیدانم با شما خانواده بنی هاشم چگونه باید رفتار کرد کسی شما را نافرمانی کند لعنت میفرستید و اگر دشمنانتان را بکشد باز لعنت میفرستید.
(منتخب التواریخ ص 178ـ ابن ابی الحدید جلد 1)
#ادامه_دارد
#سلام_بر_اهلبیت
#سلام_بر_اهل_بیت
#سلام_بر_امام_علی #تا_غدیر #با_غدیر
#شیعه #علی #مولود_کعبه #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام
#یا_مهدی_ادرکنی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#بصیرت_افزائی
#بسیج_سایبری
#shia_muslim #shia_islam #shia_religion #islam_shia #shia #muslim #islam #religion
#حق_پایدار_است
#فصل_شانزدهم : #جنگ_جمل
#قسمت_سیزدهم :
پس از بازگشت زبیر از پیش علی علیهالسلام،
عایشه از او پرسید علی چکارت داشت؟
گفت راجع بگذشته ها صحبت میکرد،
عایشه گفت:
احساس میکنم که چند کلمه سخن علی تو را متزلزل کرده است
البته
حق هم داری
کیست که با علی روبرو شود و رعب و هیبت علی در ارکان وجود او لرزه نیاندازد و این امر مسلم است زیرا حریف ما کسی است که ابطال و شجاعان عرب از ذکر نام او به خود میلرزند.
عایشه از این سخنان نیشدار آن قدر گفت تا زبیر را بخشم آورد،
پسرش عبد الله بن زبیر نیز سخنان عایشه را تأیید کرد.
زبیر به پسرش گفت:
من قسم خورده ام که در این غائله جنگ ننمایم،
عبدالله گفت قسم را میتوان با دادن کفاره جبران نمود،
زبیر خشمگین شد و غلام خود را به کفاره قسمی که خورده بود آزاد کرد و به سپاه علی علیه السلام تاخت.
علی علیه السلام فرمود:
زبیر را آزاد گذارید او خیال جنگ ندارد،
زبیر هم مقداری از این حملات نمایشی را بدون اینکه به کسی زخمی بزند یا خود زخمی بردارد انجام داد و چون به طرف سپاه بصره بازگشت، به پسرش عبدالله و همچنین #عایشه رو نمود و گفت:
دیدید که من از حمله به اینها ترسی ندارم.
عبدالله خندید و گفت اینهم یک نوع حیله است ولی زبیر به این سخنان گوش نداد و از لشگر جمل خارج شد و به وادی السباع رفت و در آنجا مهمان مردی بنام عمرو بن جرموز شد.
چون به خواب رفت عمرو شمشیر کشید و سر زبیر را برید و بدنش را زیر خاک کرد و سر را پیش علی علیه السلام آورد،
حضرت فرمود چرا زبیر را کشتی؟
کار خوبی نکرده ای زیرا او مهمان تو بود و علاوه بر این از پیغمبر صلی الله علیه و آله شنیدم که به قاتل زبیر لعنت میفرستاد و او را نفرین میکرد.
عمرو متحیر شد و تا حدی هم متأسف گردید و آنگاه به علی علیه السلام گفت من نمیدانم با شما خانواده بنی هاشم چگونه باید رفتار کرد کسی شما را نافرمانی کند لعنت میفرستید و اگر دشمنانتان را بکشد باز لعنت میفرستید.
(منتخب التواریخ ص 178ـ ابن ابی الحدید جلد 1)
#ادامه_دارد
#سلام_بر_اهلبیت
#سلام_بر_اهل_بیت
#سلام_بر_امام_علی #تا_غدیر #با_غدیر
#شیعه #علی #مولود_کعبه #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام
#یا_مهدی_ادرکنی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#بصیرت_افزائی
#بسیج_سایبری
#shia_muslim #shia_islam #shia_religion #islam_shia #shia #muslim #islam #religion
#حق_پایدار_است
۲.۳k
۰۳ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.