باغچه کوچک ما.....
باغچه کوچک ما.....
آه از صحبت گنجشک که در لب بام به زیباییه میخک خندید.....
وانچنان میشکند دل رنجور گل میخک را...
با هزاران عشوه با هزاران توهین..
سوزنی گلبرگ، گل میخک را
مسخره باغ نمود.......
میخک باغچه ما گلبرگی دارد
به دورنگ..آری قرمز باری سپید.....
میخک باغچه ما بخندید
به همان مسخرگی که گنجشک..به آن دم میزد
اوبخندید و به ابله بودن ،،ابلهان مسخره اند
میخک باغچه ما همان گنجشک راا...
حال از میخک ناااز به گل سرخ نظر خواهم کرد
چه دلش غمگین است
چه دلش ساده و پااک..
چه طراوت چه صفایی دارد همه بودو نبودش..
ز ظاهر پیداست اخر آن ساقه سبز
آن برگ به رگ نقش شده.
وان همه گلبرگ سرخ
خبر از ناز گل روی تو بود
چه طراوتی به قلب و روحم میداد.
لحضه بوییدنش چه صفایی میداشت..
کاش آنجا بودی و در آن لحضه ناااب.
گرم تماشا بودیم ...
آه
من چه میگویم باز یاد تو بی هیچ بهانه
چشمانم را پر میکند..
گونه ام را داغ میکند
اشکهایم میچکد روی خاک باغچه ده خط پیش..
وصدایی در سرم میپیچد که دیدی مرا برد ز یاااد..
آن که روزی میگفت...(دوستم (دارد.)
آه از صحبت گنجشک که در لب بام به زیباییه میخک خندید.....
وانچنان میشکند دل رنجور گل میخک را...
با هزاران عشوه با هزاران توهین..
سوزنی گلبرگ، گل میخک را
مسخره باغ نمود.......
میخک باغچه ما گلبرگی دارد
به دورنگ..آری قرمز باری سپید.....
میخک باغچه ما بخندید
به همان مسخرگی که گنجشک..به آن دم میزد
اوبخندید و به ابله بودن ،،ابلهان مسخره اند
میخک باغچه ما همان گنجشک راا...
حال از میخک ناااز به گل سرخ نظر خواهم کرد
چه دلش غمگین است
چه دلش ساده و پااک..
چه طراوت چه صفایی دارد همه بودو نبودش..
ز ظاهر پیداست اخر آن ساقه سبز
آن برگ به رگ نقش شده.
وان همه گلبرگ سرخ
خبر از ناز گل روی تو بود
چه طراوتی به قلب و روحم میداد.
لحضه بوییدنش چه صفایی میداشت..
کاش آنجا بودی و در آن لحضه ناااب.
گرم تماشا بودیم ...
آه
من چه میگویم باز یاد تو بی هیچ بهانه
چشمانم را پر میکند..
گونه ام را داغ میکند
اشکهایم میچکد روی خاک باغچه ده خط پیش..
وصدایی در سرم میپیچد که دیدی مرا برد ز یاااد..
آن که روزی میگفت...(دوستم (دارد.)
۴۰۱
۰۴ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.