خودنویس و دفتر و جام شراب
خودنویس و دفتر و جام شراب
شمع و میز چوبی و حال خراب
مینویسم قصه ی یک سرگذشت
داستان تشنگی، آب و سراب
قصه ی عشقی که فرجامی نداشت
مجرم و زندان و اعدام و طناب
نقل یک پرسش ز اعماق وجود
که هنوزم مانده، در دل، بی جواب
ماجرای خنده هنگام وداع
بی تفاوت رفتن و رنج و عذاب
کاش مهتاب شبم بودی ولی
رد شدی از ظلمتم، همچون شهاب
صبح شد، اما نخوابیدم هنوز
ساقی امشب هم بیا با من نخواب
شمع و میز چوبی و حال خراب
مینویسم قصه ی یک سرگذشت
داستان تشنگی، آب و سراب
قصه ی عشقی که فرجامی نداشت
مجرم و زندان و اعدام و طناب
نقل یک پرسش ز اعماق وجود
که هنوزم مانده، در دل، بی جواب
ماجرای خنده هنگام وداع
بی تفاوت رفتن و رنج و عذاب
کاش مهتاب شبم بودی ولی
رد شدی از ظلمتم، همچون شهاب
صبح شد، اما نخوابیدم هنوز
ساقی امشب هم بیا با من نخواب
۱.۳k
۲۳ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.