آیت الله بهجت هر سال سر راه مشهد به زیارت حضرت عبدالعظیم

آیت الله بهجت هر سال سر راه مشهد، به زیارت حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام می‌آمد. برای استراحت و گرفتن وضو به خانۀ ما می‌آمدند. رسمشان این بود که برای همه اهل خانه هدیه‌ای بیاورند.
یک سال نمی‌دانم چه شد که نماز ظهر و عصر را در حرم نخواندند. گفتند در منزل نماز جماعت می‌خوانند.
وضو گرفتیم و پشت سر ایشان ایستادیم.
آقا شروع به نماز کرد ، با آن حال همیشگی‌اش.
حین نماز ، صدای قناری‌هایی که در خانه داشتیم ، بلند شد ،
اما از همیشه قشنگ‌تر!
آن‌قدر زیبا که حضور قلبم در نماز را گرفت.
نماز که تمام شد ، به کسی چیزی نگفتم.
با خودم گفتم :
«شاید خیالات باشد؛
اگر هم خیالات نباشد ، باز هم اتفاق مهمی نیفتاده!
قناری‌اند دیگر ، آواز خواندند ، فقط این بار زیباتر.»
سال بعد هم ایشان نماز را در خانۀ ما اقامه کرد و باز هم قناری‌ها همان آواز را خواندند.
این ماجرا چند سال تکرار شد ، تا بالأخره من جرئت پیدا کردم و جریان را با کسانی که در آن نماز بودند ، در میان گذاشتم.
با تعجب دیدم آنها هم گفتند:
«بله، ما هم می‌شنویم. اما ترجیح دادیم به کسی نگوییم»
حتی یکی از آنها می‌گفت:
«حس می‌کردم قناری‌ها همراه با ما، در حال نمازند.»
و من دوسه سال است که دلم برای نماز خواندن قناری‌ها تنگ شده...

(این بهشت، آن بهشت، ص٧۶و٧٧؛ بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین منفرد)
دیدگاه ها (۲)

«کَیْفَ یُضَیَّعُ مَنِ اللّهُ کافِلُهُ»چگونه درمیماند کسی که...

#بخوانید_و_لذت_ببرید📝 یادم هست کلاس چهارم ، توی کتاب فارسیمو...

‏وقتی میخواین سراغشو بگیرین 😉 👈 مثل بافقی بپرسین:باعث خوشحال...

🏔 هر چه به قلعه ظهور نزدیک میشیم 💥 گناه بیشتر میشه ✅ بصیرت ک...

بسم الله الرحمن الرحیمپاسخ قسمت اول :به طور حتم مقصود شما ا...

ایا خلیفه دوم عمر بن الخطاب ، با *آتش* به طرف خانه سرور زنان...

☆روزی عادی در مدرسه ای..☆☆مثل روز های دیگر مدرسه معلم داشت د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط