پدر روزنامه میخواند

پدر روزنامه میخواند
اما پسر کوچکش مزاحمش میشد
پدر صفحه ای از روزنامه باعکس نقشه جهان قطعه قطعه کرد،به پسر داد و گفت:ببینم میتوانی جهان را دقیقا همان طور که هست بچینی؟
میدانست پسرش تمام روز گرفتار اینکار است
اما یک ربع بعد پسر با نقشه کامل برگشت
پدر پرسید:جغرافیا بلدی؟چگونه این نقشه را چیدی؟
پسر گفت:نه.پشت این صفحه عکس یک آدم بود.وقتی آن آدم را دوباره ساختم،دنیا را هم ساختم...
دیدگاه ها (۴)

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

#التماس_دعا#یا_مهدی_ادرکنی

به یمن میلادت، ذره ذره نور می‏شویم و قطره قطره حضور، و دل را...

برآیینه جمال داور صلواتبر روشنی چشم پیمبر صلواتبر حضرت معصوم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط