من پنهان شده ام در عطرِ نرگسِ رویِ ایوانت که درخانه می رق
من پنهان شدهام در عطرِ نرگسِ رویِ ایوانت که درخانه میرقصد...
در گرمایِ شال گردنی که هنوز ردِ دستانم را به یادگار دارد...
در آرامشِ برفِ پشتِ پنجرهات...
در بویِ دارچینی که در چایَت نفس میکشد...
در هوسِ خوردنِ گوجه سبز با نمک در خش خشِ پاییز زیرِ پاهایت...
وجولانِ باد در موهایت...
من در تو حل شدهام،
مثلِ سکوتِ در شب،
سرما در زمستان
و نفس راحتی که بعد از شنیدنِ رد نامم ازکوچهیِ گوشَت میکشی...!
#ناهید_آقاطبا
در گرمایِ شال گردنی که هنوز ردِ دستانم را به یادگار دارد...
در آرامشِ برفِ پشتِ پنجرهات...
در بویِ دارچینی که در چایَت نفس میکشد...
در هوسِ خوردنِ گوجه سبز با نمک در خش خشِ پاییز زیرِ پاهایت...
وجولانِ باد در موهایت...
من در تو حل شدهام،
مثلِ سکوتِ در شب،
سرما در زمستان
و نفس راحتی که بعد از شنیدنِ رد نامم ازکوچهیِ گوشَت میکشی...!
#ناهید_آقاطبا
۲۴۲
۰۷ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.