.
.
شیطون بود، مُدام دیوانگی می کرد، بعضی اوقات هم آنقدر پرحرفی می کرد که خودش هم از نفس می افتاد، امّا من از موسیقیِ صدایش خسته نمی شدم،
کار خاصی هم نمی کرد اما نمی شد برایش نمُرد!
خودش که دلبری سرش نمی شد
امّا با چشمانش عجیب دل می برد...
آن روز سر جای همیشگیمان با کلی شیطنت و ذوق پرسید: به نظرت عشق میتونه چه مزه ای داشته باشه؟
بدون تردید گفتم: البته که باید خوشمزه باشه!
با نگاهی پر از سوال نگاهم کرد و گفت: از کجا میدونی که خوشمزه ست؟
گفتم: خب تو خودت نمیدونی شیطونیات مثل خوردن یه چاییِ ناب بعد از کلی کار چقدر میچسپه!
نمیدونی که شوخیات نمکِ زندگیِ منه!
حتی روحتم خبر نداره که شیرینیِ لبخندت چطور قند رو توی دلم آب میکنه!
نگاه پر از حرف و عاشقونه ات، منِ تشنه ی عشق رو چطور سیراب میکنه!
آره عشق میتونه خوشمزه باشه به شرطی که تو عاملش باشی
خندید، عاشق تر شدم!
.
#سحر_غفوری
شیطون بود، مُدام دیوانگی می کرد، بعضی اوقات هم آنقدر پرحرفی می کرد که خودش هم از نفس می افتاد، امّا من از موسیقیِ صدایش خسته نمی شدم،
کار خاصی هم نمی کرد اما نمی شد برایش نمُرد!
خودش که دلبری سرش نمی شد
امّا با چشمانش عجیب دل می برد...
آن روز سر جای همیشگیمان با کلی شیطنت و ذوق پرسید: به نظرت عشق میتونه چه مزه ای داشته باشه؟
بدون تردید گفتم: البته که باید خوشمزه باشه!
با نگاهی پر از سوال نگاهم کرد و گفت: از کجا میدونی که خوشمزه ست؟
گفتم: خب تو خودت نمیدونی شیطونیات مثل خوردن یه چاییِ ناب بعد از کلی کار چقدر میچسپه!
نمیدونی که شوخیات نمکِ زندگیِ منه!
حتی روحتم خبر نداره که شیرینیِ لبخندت چطور قند رو توی دلم آب میکنه!
نگاه پر از حرف و عاشقونه ات، منِ تشنه ی عشق رو چطور سیراب میکنه!
آره عشق میتونه خوشمزه باشه به شرطی که تو عاملش باشی
خندید، عاشق تر شدم!
.
#سحر_غفوری
۲.۴k
۰۹ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.