اش میشد

كاش میشد
خنـده را تـدریس کرد
كارگاه
خوشدلی تـاسیـس کرد
كاش میشد
عـشق را تعلیم داد
نااميدان
را امـید و بیـم داد
شاد بود
و شادمانی را ستود
با نشاط
دیگران دلشاد بود
دیدگاه ها (۳)

جــانانـ من یِک نَفـــــر در اینـــــجا بَرای "نَفـــــس" کِ...

گفتمَش عِشق، به مَن خَنده ڪُنان، این را گُفتطَل...

"زندگي" چون گل سرخي استپر از خار و پر از برگ و پر از عطر لطي...

جمعه مے آید بر سڪوتِ دلم مے نشیند ... با دستهایشنڪَاهم را مے...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط