m r
ᥒᥱᥕ mᥲᥡᥲ 𝗍᥎ | ⍴ᥲr𝗍 2
*فروشگاه* -سبدو برمیدارم و سمت قفسه ها میرم
اهم ببین *به نوشیدنی ها خیره میشم*
دلم کوکاکولا میخواد هم اسپرایت 😭 *اشک مظلومیت*
خب هیچکدومو برنمیدارم یه اب جو برمیدارم
-سمت قفسه ها بعدی میرم
یا ضامن چاقو ببینیدد اینجا چیههه
-یه صابون هلو کیتی برمیدارم
ببینید،نمیدونم چرا انقد ذوق کردم واسش ولی وقعا کیوته 🤏🏻
-بوش میکنم ، بو هلوعلی بپر تو گلوعلی میده 💁🏻♀️
از همین جلدش بو هلو میاددد *وی عاشق هلوعه*
-برنج اماده و کیمچی و نودل و پنیر ورقه ای برمیدارم و میرم رو میز میشینم
خیلی از اینایی ویدیو های تیکتاکی که میان تو کره و تو فروشگاه های ۲۴ ساعته غذا میخورن دیدم و خب ، اومدم یروز تو ولاگ منم امتحانش کنم *بنده بیش از حد تو تیکتاکم <یجورایی معتاددد تیکتاک>*
-نودل رو جلد جعبشو باز میکنم و مخلفاتشو در میارم و توش از اب جوش اب میریزم و داخل مایکروفر میزارم
can i give a kiss? Can i ? *اهنگ کامبکمو میخونم*
-بوق میزنه ،درشو باز میکنم و نودلو برمیدارم و این دعفه برنج رو میزارم
*بعد از اماده کردن غذا ها و خوردنش*
-میرم حساب کنم میشه ۱۰ دلار
خیلی خوردممم،چون گشنم بود و الان باید برگردم خوابگاههه *وی خسته است*
میخوام تو ولاگ بعدی پیژامه پارتی بگیرم *بله من مامی پولدار هستم 😎😯* "حالا فاز نگیر"
و چند تا از دوستام رو هم بیارم 🙆🏻♀️
بادیگارد علی صحبت میکند: منم بیام؟ *مرد گنده میخواد بیا پیژامه پارتی*
ایشالا با شماهم ولاگ میگیرمم الان پارتی دخترونست *وی میخواد جلوی خودشو بگیره تا از خنده پاره نشه*
بادیگاردعلی: باتت اونییییی😭 * بات✅ but❌*
اونی و زهرماررر مرتیکهه *وی از خنده جر میخوره*
بادیگارد: یعنی تو کودک درون منو دلشو شکستی ،هیقققق *🤨*
الهییی 👍🏻🤣 *👍🏻:بیاح*
-سوار ون میشم و میریم خوابگاهه
‼️‼️ پست بعدییی‼️‼️
*فروشگاه* -سبدو برمیدارم و سمت قفسه ها میرم
اهم ببین *به نوشیدنی ها خیره میشم*
دلم کوکاکولا میخواد هم اسپرایت 😭 *اشک مظلومیت*
خب هیچکدومو برنمیدارم یه اب جو برمیدارم
-سمت قفسه ها بعدی میرم
یا ضامن چاقو ببینیدد اینجا چیههه
-یه صابون هلو کیتی برمیدارم
ببینید،نمیدونم چرا انقد ذوق کردم واسش ولی وقعا کیوته 🤏🏻
-بوش میکنم ، بو هلوعلی بپر تو گلوعلی میده 💁🏻♀️
از همین جلدش بو هلو میاددد *وی عاشق هلوعه*
-برنج اماده و کیمچی و نودل و پنیر ورقه ای برمیدارم و میرم رو میز میشینم
خیلی از اینایی ویدیو های تیکتاکی که میان تو کره و تو فروشگاه های ۲۴ ساعته غذا میخورن دیدم و خب ، اومدم یروز تو ولاگ منم امتحانش کنم *بنده بیش از حد تو تیکتاکم <یجورایی معتاددد تیکتاک>*
-نودل رو جلد جعبشو باز میکنم و مخلفاتشو در میارم و توش از اب جوش اب میریزم و داخل مایکروفر میزارم
can i give a kiss? Can i ? *اهنگ کامبکمو میخونم*
-بوق میزنه ،درشو باز میکنم و نودلو برمیدارم و این دعفه برنج رو میزارم
*بعد از اماده کردن غذا ها و خوردنش*
-میرم حساب کنم میشه ۱۰ دلار
خیلی خوردممم،چون گشنم بود و الان باید برگردم خوابگاههه *وی خسته است*
میخوام تو ولاگ بعدی پیژامه پارتی بگیرم *بله من مامی پولدار هستم 😎😯* "حالا فاز نگیر"
و چند تا از دوستام رو هم بیارم 🙆🏻♀️
بادیگارد علی صحبت میکند: منم بیام؟ *مرد گنده میخواد بیا پیژامه پارتی*
ایشالا با شماهم ولاگ میگیرمم الان پارتی دخترونست *وی میخواد جلوی خودشو بگیره تا از خنده پاره نشه*
بادیگاردعلی: باتت اونییییی😭 * بات✅ but❌*
اونی و زهرماررر مرتیکهه *وی از خنده جر میخوره*
بادیگارد: یعنی تو کودک درون منو دلشو شکستی ،هیقققق *🤨*
الهییی 👍🏻🤣 *👍🏻:بیاح*
-سوار ون میشم و میریم خوابگاهه
‼️‼️ پست بعدییی‼️‼️
- ۱.۴k
- ۱۳ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط