آن روز در کافه

آن روز در کافه
پشت میز...
روی صندلی...
رو به روی تو...
چشمان آهوییت
عشوه های کشنده ات
خنده های دلبرانه ات
پیانو صدایت
اه نگویم لبخندت که هر لحظه محاسبات ذهنم را بهم میریزد
و نوشیدن قهوه ای تلخ که شیرین ترین اتفاق زندگیم بود... #بهار_یگانه
#کپی_با_ذکر_نام_نویسنده
دیدگاه ها (۱)

شرمندتم جوانییییی تو را چه سخت میگذرانم 😂 😛 😅 😍

به نظرم تصور نکن نابود میشی😂 😂 😂 😂 😂

الحمدلله که نوکرتم...♥ الحمدلله که مادرمی...♥

به افتخار پدرهااا🤗 😇 😍

مدتی بود در کافه ی یک دانشگاه کار میکردم و شب را هم همانجا م...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط