به برگ نگاه کن

به برگ نگاه کن ...
وقتی داخل جوی آبی می افتد خود را به حریان آن می سپارد و می رود ...
من تمام زندگیم را با اطمینان ، به خالق رودخانه هستی و جریان زندگی سپرده ام ...
چون میدانم در آغوش رودخانه ای هستم که همه ذرات آن نشان از حضرت دوست دارد ...
پس از آفت و خیزهایش هرگز دل نگران نمی شوم .

من آرامش برگ را دوست دارم ...
چون برلیم ایمان و توکل راستین را یاد آوری میکند
دیدگاه ها (۰)

با نگه گفتم برایت دردهای خفته را در خیال خویش گفتم گن همه نا...

گفته بودی درد و دل کن ...

یک روزی یه جایی شاید به جایی برسی که دستت از همه جا کوتاه با...

عشق یعنی گل به جای خار باشیپُل به جای این همه دیوار باش

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط