یک شهر در به در شده است از حضور تو

یک شهر در به در شده است از حضور تو

یوسف هم این قَدَر بخدا مشتری نداشت
دیدگاه ها (۳)

احوال این روز هایم بسان جگرکی سر کوچه است ..سیخ سیخ دل می ده...

هوا گرفته بود باران می باریدکودکی خیس از بی سرپناهی آهسته گف...

ﺭﺍﻫﯽ ﻧﯿﺴﺖ !ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻣﺸﺐ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﯿﺎﻭﺭﻡﺗﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺒﻮﺳﻢﻣـ...

آنقدر به خوابهایم سرک نکش مرا که میشناسیزود وابسته میشومشاید...

سید علی سیدی Ali.seyedi

السلام علیک یا بقیه الله ع

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط