My you oneshot
خب ازونجایی که جنگ شده گفتم بیام یه وانشات بزارم آرزو به دل نمیرم.....
وخب کاپلش سونگینه....ای جانننننننن چقد کیوتن اخه اینا مثخصضحخضهثخص (خبر رسیده نویسنده مرده..:))
خب بریم ببینیم چه گندی زدم داشای گلم:
سونگمین آروم رفت سمت جونگینی که تا از حموم اومده بود بیرون با حوله روی تخت افتاد و خوابش برد : کیوتم..... خوشگلم...... جونگینم...... پاشو باید آماده بشی
جونگین آروم لای پلکشو باز میکنه : نمیخوام.....
سونگمین : کیوتچه پاشو کار داریم
جونگین : نمیخواممممم
سونگمین : بیدار میشی یا بیدارت کنم بیب؟
جونگین هیچی نگفت که یهو گرمی چیزی رو روی لاله گوشش حس کرد : اههههه..... نکن سونگمیننننن
سونگمین نیشخند زد : پاشو واگرنه بیشترم میتونم پیش برم
جونگین یکم روی تخت وول خورد و ساعت و چک کرد : بیناموصصص هنوز ساعت ۳ عه . ما ساعت ۸ قرار داریم
سونگمین : قبلش خودم میخوام ببرمت یه جایی
جونگین : نوموخوامممم برووووو
سونگمین که دید فایده نداره تصمیم گرفت از یه راه دیگه وارد شه. سرشو برد سمت گردن جونگین و لباشو روی گردنش گذاشت. جونگین شکه شد . چشاشو یهو باز کرد و داد کشید : کیممممم فاکینگگگگ سونگمینننننن دقیقا داری چه غلطی میکنییییییی؟
سونگمین توجه نکرد و و شروع کرد مک زدن. جونگین سعی کرد سونگمینو کنار بزنه ولی خب..... مسلما زورش به سونگمین نمیرسید.
سونگمین بعد از اینکه مطمئن شد جای کارش تا چند هفته میمونه سرشو کنار کشید. به هیکی بنفشی که گذاشته بود نگاه کرد و به خودش افتخار کرد که انقدر کارش قشنگه.
سونگمین از اینکه روی جونگین هیکی بزاره خیلی خوشش میومد. در این حد که اگه قرار بود کارای مورد علاقشو لیست کنه مطمئنا اون رو در اول لیست می دیدید .
جونگین با عصبانیت پاشد و سمت آینه توی اتاق رفت. وقتی چشمش به گردنش افتاد رسما جیغ کشید : مسترررررر کیمممممم میشه دقیقا بگی چرا همچین غلطیییییی کردیییییی؟ ما ساعت ۸ مصاحبه داریمممممم و این هیکی فاکی قرار نیست تا چند هفته دیگه برهههههه
سونگمین به این عصبانیت جونگین خندید چون از نظر اون جونگین وقتی عصبانی میشد از همیشه کیوت تر میشد
جونگین از اینکه سونگمین خندید بشتر عصبانی شد و انگشت وسطشو برای سونگمین بالا آورد : تلافی میکنم کیم سونگمین. فقط بشین و ببین
بعدش از اتاق رفت بیرون
خنده سونگمین پاک شد و به جاش نگرانی صورتشو پر کرد . میدونست که وقتی جونگین کسی رو تهدید میکرد ، تهدیدشو عملی میکرد.....
خب این تموم شد انشالله اگه نمردم بازم میزارم(بعد ۱۰۰ تایی شدنمون)
یه لایکمون نشه؟
باییییییییی
#straykids #straykidz #sungin #twochan #hyunlix #minsung #suengmin #jungin #minho #leeknow #han #jisung #hyunjin #hwang #felix #youngbok #leefelix #christofer #bangchan #chan #changbin #kpop #korea #korean #oneshot #fake
وخب کاپلش سونگینه....ای جانننننننن چقد کیوتن اخه اینا مثخصضحخضهثخص (خبر رسیده نویسنده مرده..:))
خب بریم ببینیم چه گندی زدم داشای گلم:
سونگمین آروم رفت سمت جونگینی که تا از حموم اومده بود بیرون با حوله روی تخت افتاد و خوابش برد : کیوتم..... خوشگلم...... جونگینم...... پاشو باید آماده بشی
جونگین آروم لای پلکشو باز میکنه : نمیخوام.....
سونگمین : کیوتچه پاشو کار داریم
جونگین : نمیخواممممم
سونگمین : بیدار میشی یا بیدارت کنم بیب؟
جونگین هیچی نگفت که یهو گرمی چیزی رو روی لاله گوشش حس کرد : اههههه..... نکن سونگمیننننن
سونگمین نیشخند زد : پاشو واگرنه بیشترم میتونم پیش برم
جونگین یکم روی تخت وول خورد و ساعت و چک کرد : بیناموصصص هنوز ساعت ۳ عه . ما ساعت ۸ قرار داریم
سونگمین : قبلش خودم میخوام ببرمت یه جایی
جونگین : نوموخوامممم برووووو
سونگمین که دید فایده نداره تصمیم گرفت از یه راه دیگه وارد شه. سرشو برد سمت گردن جونگین و لباشو روی گردنش گذاشت. جونگین شکه شد . چشاشو یهو باز کرد و داد کشید : کیممممم فاکینگگگگ سونگمینننننن دقیقا داری چه غلطی میکنییییییی؟
سونگمین توجه نکرد و و شروع کرد مک زدن. جونگین سعی کرد سونگمینو کنار بزنه ولی خب..... مسلما زورش به سونگمین نمیرسید.
سونگمین بعد از اینکه مطمئن شد جای کارش تا چند هفته میمونه سرشو کنار کشید. به هیکی بنفشی که گذاشته بود نگاه کرد و به خودش افتخار کرد که انقدر کارش قشنگه.
سونگمین از اینکه روی جونگین هیکی بزاره خیلی خوشش میومد. در این حد که اگه قرار بود کارای مورد علاقشو لیست کنه مطمئنا اون رو در اول لیست می دیدید .
جونگین با عصبانیت پاشد و سمت آینه توی اتاق رفت. وقتی چشمش به گردنش افتاد رسما جیغ کشید : مسترررررر کیمممممم میشه دقیقا بگی چرا همچین غلطیییییی کردیییییی؟ ما ساعت ۸ مصاحبه داریمممممم و این هیکی فاکی قرار نیست تا چند هفته دیگه برهههههه
سونگمین به این عصبانیت جونگین خندید چون از نظر اون جونگین وقتی عصبانی میشد از همیشه کیوت تر میشد
جونگین از اینکه سونگمین خندید بشتر عصبانی شد و انگشت وسطشو برای سونگمین بالا آورد : تلافی میکنم کیم سونگمین. فقط بشین و ببین
بعدش از اتاق رفت بیرون
خنده سونگمین پاک شد و به جاش نگرانی صورتشو پر کرد . میدونست که وقتی جونگین کسی رو تهدید میکرد ، تهدیدشو عملی میکرد.....
خب این تموم شد انشالله اگه نمردم بازم میزارم(بعد ۱۰۰ تایی شدنمون)
یه لایکمون نشه؟
باییییییییی
#straykids #straykidz #sungin #twochan #hyunlix #minsung #suengmin #jungin #minho #leeknow #han #jisung #hyunjin #hwang #felix #youngbok #leefelix #christofer #bangchan #chan #changbin #kpop #korea #korean #oneshot #fake
۳.۳k
۲۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.