دست خودت نیست ...
دست خودت نیست ...
زن که باشے گاهے دوست دارے......
تکیہ بدهے ...
پناه ببرے ...
ضعیف باشے...
دست ِ خودت نیست ...
زن کہ باشے گهگهاه حریصانہ بو میکنے
دستهایت را...
شاید عطر ِ تلخ و گس ِ مردانه اش....
لا به لای انگشتانت باقے مانده باشد !
دست خودت نیست ...
زن کہ باشے گاهے رهایش مے کنے تا با
خودش خلوت کند
و قناعت می کنے به رویاے حضورش...!!!
به این امید که او روزے تنها با تو خلوت مےکند و براے تو میماند
دست ِخودت نیست...
زن که باشے همہ ے دیوانگے هاے عالم را بلدے...!!!
زن که باشے گاهے دوست دارے......
تکیہ بدهے ...
پناه ببرے ...
ضعیف باشے...
دست ِ خودت نیست ...
زن کہ باشے گهگهاه حریصانہ بو میکنے
دستهایت را...
شاید عطر ِ تلخ و گس ِ مردانه اش....
لا به لای انگشتانت باقے مانده باشد !
دست خودت نیست ...
زن کہ باشے گاهے رهایش مے کنے تا با
خودش خلوت کند
و قناعت می کنے به رویاے حضورش...!!!
به این امید که او روزے تنها با تو خلوت مےکند و براے تو میماند
دست ِخودت نیست...
زن که باشے همہ ے دیوانگے هاے عالم را بلدے...!!!
۲.۴k
۲۹ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.