مقام صبر
#مقام_صبر
یک وقتی جناب موسی علیه السلام، پیامبر بزرگ الهی، از خدا خواست تا عابد ترین و محبوب ترین مردم نزد خودش را به او نشان بدهد. خطاب شد: برو فلان جا، کنار آن ساحل. موسی آمد و هر چه گشت کسی را با این ویژگی که اهل عبادت باشد و مثلا پیشانیش از عبادت پینه بسته باشد پیدا نکرد. فقط یک آدم زمین گیری که بیماریهای سختی داشت و به ذکر خدا متاشغول بود، در آنجا دید. از جبرئیل پرسید: پس آن کسی که ما دنبال آن میگردیم کجاست؟ جبرئیل به او گفت همین شخص است. موسی گفت: ما که چیزی از او ندیدیم؛ نه عبادتی، نه سجّاده ای، نه پیشانی پینه بسته ای. خطاب شد: همین جا او را امتحان کن. موسی علیه السلام تصرفی کرد و بینایی این پیر مرد زمین گیر هم گرفته شد. در این حال باید فریاد او بلند شود که خدایا، کس دیگری را سراغ نداشتی؟!
ما که چند نوع بیماری داشتیم، ما که زمین گیر بودیم، ما که غریب بودیم، حالا فقط ما را پیدا کردی؟
ولی با کمال تعجب صدا زد: خدایا، «متعتنی حیث شئت؛ تو آن وقتی که خواستی، بینایی را به من دادی. » امروز هم از من گرفتی، «أبقیت لی فیک طول الأمل؛ من هنوز به تو امیدها دارم. » هیچ چیزی از امید من به خاطر رفتن این بینایی کم نشده است.
آخر کار هم یک جمله ای گفت که موسی علیه السلام در این جمله ی او ماند...
گفت: 👈 «یا بارّ یا وصول»...
یعنی ای خدایی که خیلی به ما لطف داری و خیلی مهربان هستی و همیشه هوای ما را داری! وصول 👈 صیغة مبالغه 👉 است یعنی خیلی هوای ما رو داری، خیلی به ما میرسی..
👈 خطاب شد: عابدترین مردم همین شخص است👍
قسمت جالب قصه، پایان آن است...
جناب موسی علیه السلام از او پرسید: من مستجاب الدعوه هستم. میخواهی دعا کنم تا تمام بیماریهای تو برطرف شود؟
گفت «إختیاره لی أحب من إختیاری؛ آنچه را خدا برای من بپسندد، برای من محبوب تر است تا چیزی که خودم بخواهم. » من به آنچه خدا برای من خواسته راضی هستم.
موسی علیه السلام گفت: خدا به تو چه داده که این قدر شکر میکنی؟
گفت: خبر نداری، در این منطقه تنها مؤمن من هستم.
بقیه هیچ کدام خداپرست نیستند. این جای شکر ندارد؟
یعنی هم صبور بود هم شاکر
فعلا تا همینقدر برا امروز داشته باشند دوستان
ان شا الله در قسمت دیگه از اسوه های صبر و مقام صابران در نزد خدا صحبت خواهیم کرد
خدا به حق حجت صبورش به همه ی ما صبر عنایت بفرماید
الهی امین
#بخون #علی_علی
یک وقتی جناب موسی علیه السلام، پیامبر بزرگ الهی، از خدا خواست تا عابد ترین و محبوب ترین مردم نزد خودش را به او نشان بدهد. خطاب شد: برو فلان جا، کنار آن ساحل. موسی آمد و هر چه گشت کسی را با این ویژگی که اهل عبادت باشد و مثلا پیشانیش از عبادت پینه بسته باشد پیدا نکرد. فقط یک آدم زمین گیری که بیماریهای سختی داشت و به ذکر خدا متاشغول بود، در آنجا دید. از جبرئیل پرسید: پس آن کسی که ما دنبال آن میگردیم کجاست؟ جبرئیل به او گفت همین شخص است. موسی گفت: ما که چیزی از او ندیدیم؛ نه عبادتی، نه سجّاده ای، نه پیشانی پینه بسته ای. خطاب شد: همین جا او را امتحان کن. موسی علیه السلام تصرفی کرد و بینایی این پیر مرد زمین گیر هم گرفته شد. در این حال باید فریاد او بلند شود که خدایا، کس دیگری را سراغ نداشتی؟!
ما که چند نوع بیماری داشتیم، ما که زمین گیر بودیم، ما که غریب بودیم، حالا فقط ما را پیدا کردی؟
ولی با کمال تعجب صدا زد: خدایا، «متعتنی حیث شئت؛ تو آن وقتی که خواستی، بینایی را به من دادی. » امروز هم از من گرفتی، «أبقیت لی فیک طول الأمل؛ من هنوز به تو امیدها دارم. » هیچ چیزی از امید من به خاطر رفتن این بینایی کم نشده است.
آخر کار هم یک جمله ای گفت که موسی علیه السلام در این جمله ی او ماند...
گفت: 👈 «یا بارّ یا وصول»...
یعنی ای خدایی که خیلی به ما لطف داری و خیلی مهربان هستی و همیشه هوای ما را داری! وصول 👈 صیغة مبالغه 👉 است یعنی خیلی هوای ما رو داری، خیلی به ما میرسی..
👈 خطاب شد: عابدترین مردم همین شخص است👍
قسمت جالب قصه، پایان آن است...
جناب موسی علیه السلام از او پرسید: من مستجاب الدعوه هستم. میخواهی دعا کنم تا تمام بیماریهای تو برطرف شود؟
گفت «إختیاره لی أحب من إختیاری؛ آنچه را خدا برای من بپسندد، برای من محبوب تر است تا چیزی که خودم بخواهم. » من به آنچه خدا برای من خواسته راضی هستم.
موسی علیه السلام گفت: خدا به تو چه داده که این قدر شکر میکنی؟
گفت: خبر نداری، در این منطقه تنها مؤمن من هستم.
بقیه هیچ کدام خداپرست نیستند. این جای شکر ندارد؟
یعنی هم صبور بود هم شاکر
فعلا تا همینقدر برا امروز داشته باشند دوستان
ان شا الله در قسمت دیگه از اسوه های صبر و مقام صابران در نزد خدا صحبت خواهیم کرد
خدا به حق حجت صبورش به همه ی ما صبر عنایت بفرماید
الهی امین
#بخون #علی_علی
۸.۴k
۱۰ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.