پارت 53
#پارت_53
داشتم از نگرانی سکته میکردم ، بعد ارش میگفت اروم باش...
- چجوری اروم باشم ، میگه حالش خوب نبوده ، میگه با یه دختر بوده ، میفهمییییی؟
+ ایتک جانم یه دیقه اروم باش ، الان میریم ببینیم چی شده ...
- بدو بدوووو
با عجله سمت اتاقی رفتیم که نگار نشونمون داد ... ترس همه وجودمو گرفته بود ..
در اتاق باز شد قیافه پرشون ارشامو دیدم اما دوباره به عقب برگشت ...
درو باز کردم ... نفس نمتونستم بکشم ، لعنتی اون عوضی داشت ت . ن ارتام منو لم..س میکرد ...
ل..با.ش....... لعنتتتتت
× چیه ؟ ارشام منو میخواد ، حالا گور. تو گم کن
نمشه ، نمشه ارشام اونو بخوادد ... تکی صورتش نگا کردم ، حالش خوب نبود ، قرمز بود ...
اومد نزدیکم بشه که تعادلشو از دست داد ..
- من .... حالم خوب نیس ، ایتک لطفا بیا کنارم ...
اعصابم خورد بود ، لباس تن..ش نبودو به جز من دونفر دیگه اونجا بودن ..
کتمو در اومد پیچوندم بهش ، بعدم هلش روی تخت...
بچه ها از saynaa.s حمایت کنید
نویسنده saynaa.s
داشتم از نگرانی سکته میکردم ، بعد ارش میگفت اروم باش...
- چجوری اروم باشم ، میگه حالش خوب نبوده ، میگه با یه دختر بوده ، میفهمییییی؟
+ ایتک جانم یه دیقه اروم باش ، الان میریم ببینیم چی شده ...
- بدو بدوووو
با عجله سمت اتاقی رفتیم که نگار نشونمون داد ... ترس همه وجودمو گرفته بود ..
در اتاق باز شد قیافه پرشون ارشامو دیدم اما دوباره به عقب برگشت ...
درو باز کردم ... نفس نمتونستم بکشم ، لعنتی اون عوضی داشت ت . ن ارتام منو لم..س میکرد ...
ل..با.ش....... لعنتتتتت
× چیه ؟ ارشام منو میخواد ، حالا گور. تو گم کن
نمشه ، نمشه ارشام اونو بخوادد ... تکی صورتش نگا کردم ، حالش خوب نبود ، قرمز بود ...
اومد نزدیکم بشه که تعادلشو از دست داد ..
- من .... حالم خوب نیس ، ایتک لطفا بیا کنارم ...
اعصابم خورد بود ، لباس تن..ش نبودو به جز من دونفر دیگه اونجا بودن ..
کتمو در اومد پیچوندم بهش ، بعدم هلش روی تخت...
بچه ها از saynaa.s حمایت کنید
نویسنده saynaa.s
۲.۸k
۰۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.