غزلیات

📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_بیست_و_پنجم

ابرویش تا رقمِ قتلِ من #امضا می‌کرد
#مژه این حکم برون نامده اجرا می‌کرد

به چه حالی که دلِ #سنگ به حالم می‌سوخت
#چشمِ خونریز وی این حال تماشا می‌کرد

قدش از هر قدمی #فتنه به پا می‌انگیخت
لبش از هر سخنی مَفسَده برپا می‌کرد

همه در واهمه این #مردم از آن مردم چشم
این همه همهمه یک بی‌سر و بی‌پا می‌کرد

از در دیده هرکس که گذر کرده، هنوز
دور از دیده نگردیده به دل جا می‌کرد

هر دلی را که شدی خیل خیالش داخل
محو چون داخله #مملکت ما می‌کرد

من به هر شاخی از این #باغ ز بیداد محیط
آشیان بستم از آنجا پر من وا می‌کرد

کار رسوایی #دل بین که مرا در نظر
کشوری، این همه رسوا شده رسوا می‌کرد

تلخ کامی من از #زندگی این بس که دلم
شهد آسودگی از #مرگ تمنا می‌کرد

پیش از آنیکه زند سبزه سر از خاکش کاش
دل (عارف) #هوس سبزه و صحرا می‌کرد

#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
دیدگاه ها (۰)

🗣🤔#accent_challengeFrom now on, we wanna have a new #challen...

#پويش #ما_پاسدار_زبان_فارسی_هستيم#انديشمندان_جوان_سپنتا#غلط_...

#poll#نظرسنجی📊 Which one do you think do this?📊 به‌نظر شما ک...

#بسته_پیشنهادی #آخر_هفته#weekend_offer#شماره صد و سی و سه#فی...

📜#غزلیات#رهی_معیری#غزل_بیست_و_پنجمما را دلی بود که ز دنیای د...

📜#غزلیات#رهی_معیری#غزل_سی_و_یکمبهر هر یاری که #جان دادم به پ...

📜#غزلیات#رهی_معیری#غزل_بیست_و_نهم#مردم از درد و نمی آیی به ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط