گناهکارمن

#گناهکار_من🎀
#پارت_هجدهم
ویو شوگا:
لباسامو عوض کردم و رفتم دیدم ات یه گوشه نشسته و حرفی نمیزنه
شوگا:عااا ات چیزی شده؟
ات:هعیی نه مهم نیست
شوگا:باش تو دلش* فک کنم این بچه افسردگی گرفته چیکار کنم
آهااااا فهمیدم عسل و اون دختره لیارو دعوت کنم
رفت تو اتاق*
زنگ زد به تهیونگ:
شوگا:الو ته ته
تهیونگ:سلام داشم شوگا چخبر
شوگا:هیچی....میگم که تو امشب با هوپی دخترارو بردارین بیاین خونه من
تهیونگ:باشه چیزی شده؟
شوگا:نمیدونم ات چشه فک کنم افسرده شده
تهیونگ:اوووو یونگی خان چه به فکرشم هست نکنه عاشق شدی؟(با خنده)
شوگا:ای خدا نه بابا کی من؟ من عاشق شم؟
تهیونگ:نه پس عمم ای کلک
شوگا:کم شعر بگو حوصله ندارم شب بیاین بای
تهیونگ:باش بابا میایم حتما به زنداداش سلام برسون خدافظ *خندید
شوگا تلفن رو قطع کرد*
شوگا:خدایا منو از دست اینا نارنگی کن
اصن شایدم راست میگه شاید واقعا عاشق شدم عااا نه بابا ولششش اصن
گزارش کنین با ۲۲ اکانت گزارش و هک میشین
حمایت کنید زود زود میزارم💕
دیدگاه ها (۳۳)

امیدوارم وقتی اسممو میشنوی همه خاطرات خوبمون یادت بیاد و این...

قدرت تخریب 😂😔🤌🏻

مین یونگیییی

اینو بکن تو مغزت!

سلامممممم😭🌷🌷🌷اقای ××: ات بلاخره فهمید؟ته: اره همه چیز رو فهم...

#تناسخ_یک_مافیاPart:11 ات: وایییی خیلی نگرانم یعنی ر.ا کجا ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط