تا به کی شعر که هیچش نخرند

.
تا به کِی شعر، که هیچش نخرند؟
تا به کِی ذوق، که تحقیر کنند؟
تا به کِی عشق، که حسرت بکشیم؟
تا به کِی مهر، که تزویر کنند؟

تا به کِی رنج، که پنهان مانَد؟
تا به کِی درد، که بی‌درمان است؟
تا به کِی سوز، که ایمان سوزد؟
تا به کِی عمر، که بی‌پایان است؟

تا به کِی نام، که بار است به دوش؟
تا به کِی دانه، که دامش از پی؟
تا به کِی، این‌همه تا کِی گفتن؟
تا به کِی، این‌همه تا کِی تا کِی؟

تا تو -ای عمر!- گریبانگیری
نازم این قیدِ تو را، من چه کسم؟
روحِ آزادگی‌ام کشته ز توست
شیرم... افسوس اسیرِ قفسم!

#رحیم_معینی_کرمانشاهی
دیدگاه ها (۴)

#فانتزی

#عکس_فانتزی

.بر این سبزْ ایوان، نه مهرم نه ماهمفروغ از حضور تو دارد نگاه...

.نمک بپاش بر این زخم لاعلاج، رفیق!بمان که تازه بمانند زخم‌ها...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط