گفتم که وصل را چون کنم

******
گفتم که وصل را چون کنم
گفتی که صبر را پیشه کن

گفتم که صبرم سر برفت
گفتی به من اندیشه کن

گفتم که ای مه روی من
دیگر نمانده طاقتم

اما چو فرمودی که صبر
من همه در اطاعتم
سو سو زند نور امید

اندر دل تنگ من
کاش از زبانت می شنید
هجران بسر خواهد رسید
دیدگاه ها (۱)

ای که گفٖتی جــــان بِده تا باشدت آرام جان!جان به غَم‌هایش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط