جز خم ابرو دلبر هیچ محراب ندارم

جــــز خـــــــــم ابروى دلبر، هیچ محرابى ندارم
جـــز غــــم هجــران رویش، من تب و تاب ندارم

گفتـم انــدر خواب بینم چهره چون آفتابش
حسرت این خواب در دل ماند، چون خوابى ندارم

سر نهم بر خاك كویش، جان دهم در یاد رویش
ســرچه باشد؟ جان چه باشد؟ چیز نایابى ندارم

با كه گویم درد دل را؟از كه جویم راز جان را؟
جــــز تـــو اى جــان رازجویى، دردِ دل یابى ندارم

تشنه عشق تو هستم، باده جانبخش خواهم
هــــر چه بینم جز سرابى نیست، من آبى ندارم

مـــن پریشان حالم از عشق تو و حالى ندارم
مــــن پـــریشــــان گـویم از دست تو آدابى ندارم
دیدگاه ها (۰)

اگر یک کاری را شک دارید که میشود کرد یا نمیشود کرد، حتماً #و...

رییسی: برای ریشه‌کن شدن فقر مطلق نگذارید ۱۴۰۱ برسه !دیروز با...

#آروم کردن همسر؛ درون هر مردی یک مرد آهنین وجود دارد که وقته...

با احترام گذاشتن به مرد، می توان او را برای همیشه داشت ؟ 💞 ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط