خورشید را می دزدم

خورشید را می دزدم
فقط برای تو !
می گذارم توی جیبم
تا فردا بزنم به موهایت
فردا به تو می گویم چقدر دوستت دارم !
فردا تو می فهمی
فردا تو هم مرا دوست خواهی داشت . می دانم !
آخ ... فردا !
راستی چرا فردا نمی شود ؟
این شب چقدر طول کشیده ...
چرا آفتاب نمی شود ؟
یکی نیست بگوید خورشید کدام گوری رفته ؟
.
دیدگاه ها (۲)

حس پاکت رادر حریری ازشقایق های وحشیآذین می بندمتا کویرتنهایی...

غمها ارزش جنگیدن ندارند!رهایشان کنیدغمها آنقدر خسته اندکه با...

خنده‌ های توکودکی‌ام را به من می‌بخشد.و آغوش تو آرامشی بهشتی...

خودت باش، اگه میخوایی خاص باشی...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

این آخرین بار است که آبادی تمام شهر ها را درون چشم هایت میبی...

وانشات اینوماکی//پارت ۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط