در زمان یکی از شاهان،شایعه شد که شاه،مرده است.
در زمان یکی از شاهان،شایعه شد که شاه،مرده است.
شاه به عواملش دستور پیگیری داد تا کسی که شایعه را درست کرده پیدا کنند.
پس از جستجو،به عامل شایعه پراکنی که یک پیرزن بود رسیدند و نزد پادشاه بردند.
پادشاه به پیرزن گفت:چرا شایعه مرگ من را درست کردی،در حالی که من زنده ام!؟
پیرزن گفت:من از اوضاع مملکت به این نتیجه رسیدم که شما دارفانی را وداع گفته اید.چون هر کسی هر کاری که بخواهد انجام می دهد.قاضی رشوه می گیرد و داروغه از همه باج خواهی می کند و به همه زور می گوید،کاسب ها هم کم فروشی و گران فروشی می کنند.هیچ دادخواهی هم پیدا نمی شود.هیچ کس به فکر مردم نیست و مردم به حال خود رها شده اند،لاجرم فکر کردم شما در قید حیات نیستی.
شاه به عواملش دستور پیگیری داد تا کسی که شایعه را درست کرده پیدا کنند.
پس از جستجو،به عامل شایعه پراکنی که یک پیرزن بود رسیدند و نزد پادشاه بردند.
پادشاه به پیرزن گفت:چرا شایعه مرگ من را درست کردی،در حالی که من زنده ام!؟
پیرزن گفت:من از اوضاع مملکت به این نتیجه رسیدم که شما دارفانی را وداع گفته اید.چون هر کسی هر کاری که بخواهد انجام می دهد.قاضی رشوه می گیرد و داروغه از همه باج خواهی می کند و به همه زور می گوید،کاسب ها هم کم فروشی و گران فروشی می کنند.هیچ دادخواهی هم پیدا نمی شود.هیچ کس به فکر مردم نیست و مردم به حال خود رها شده اند،لاجرم فکر کردم شما در قید حیات نیستی.
۶.۳k
۰۴ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.