دوری اتپشت مرامثل کمان خم می کند
دوری ات،پشت مرامثل کمان خم می کند
این جدایی ها چه ها با نسل آدم می کند
تازه فهمیدم که عشقت کیمیای زندگی ست
برگ زرینی که خوشبختی فراهم میکند
ارتعاش تارهای دل خبر می آورد
از تمنایی که او را غرق ماتم می کند
خنده بین اشک ها و گریه بین خنده را
عشق ، با کار دل دیوانه ، توام می کند
سست تر هر لحظه می گردم ، نمی دانم چرا
در عوض ، جا پای خود را عشق ،محکم می کند
بی تو می لرزم به هر باد و نسیمی ، عشق من
آخر این پس لرزه ها ، ارگ مرا بم میکند .
این جدایی ها چه ها با نسل آدم می کند
تازه فهمیدم که عشقت کیمیای زندگی ست
برگ زرینی که خوشبختی فراهم میکند
ارتعاش تارهای دل خبر می آورد
از تمنایی که او را غرق ماتم می کند
خنده بین اشک ها و گریه بین خنده را
عشق ، با کار دل دیوانه ، توام می کند
سست تر هر لحظه می گردم ، نمی دانم چرا
در عوض ، جا پای خود را عشق ،محکم می کند
بی تو می لرزم به هر باد و نسیمی ، عشق من
آخر این پس لرزه ها ، ارگ مرا بم میکند .
- ۲.۳k
- ۱۵ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط