رشته جان من سوخته بگسیخته باد

رشته جان من سوخته بگسیخته باد
گر ز عشق سر زلفت ندهم جان همه شب
دیدگاه ها (۱)

نیست پروا تلخکامان را ز تلخی‌های عشقآب دریا در مذاق ماهی دری...

باز آی و دل تنگ مرا مونس جان باشوین سوخته را محرم اسرار نهان...

خوشا آن دل! که دلدارش تو گردیخوشا جانی! که جانانش تو باشیعرا...

این چه عشقی است که در دل دارممن از این عشق چه حاصل دارممی‌گر...

گر طبیبانه بیای به سر بالینمبه دو عالم ندهم لذت بیماری را......

بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟خانه بر هم زدن این دل دیو...

...جانا ز فراق تو این محنت جان تا کیدل در غم عشق تو رسوای جه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط