می خواهی بروی
می خواهی بروی؟
بهانه می خواهی؟
بگذار من بهانه را دستت دهم..
برو و هرکس پرسید چـــرا؟
بگو لجوج بود! همیشه سرسختانه عاشق بود..
بگو فریاد می کرد! همه جا فریاد می کرد که فقط مرا می خواهد..
بگو دروغ می گفت! می گفت هرگز ناراحتم نکردی..
بگو درگیر بود! همیشه درگیر افسون نگاهم بود..
بگو بی احساس بود! به همه فریاد ها، توهین ها و اخم هایم، فقط لبخند می زد..
بگو او نخواست! نـخـواسـت کـسـی جـز مـن در دلــش خـانـه کـنـد......
بهانه می خواهی؟
بگذار من بهانه را دستت دهم..
برو و هرکس پرسید چـــرا؟
بگو لجوج بود! همیشه سرسختانه عاشق بود..
بگو فریاد می کرد! همه جا فریاد می کرد که فقط مرا می خواهد..
بگو دروغ می گفت! می گفت هرگز ناراحتم نکردی..
بگو درگیر بود! همیشه درگیر افسون نگاهم بود..
بگو بی احساس بود! به همه فریاد ها، توهین ها و اخم هایم، فقط لبخند می زد..
بگو او نخواست! نـخـواسـت کـسـی جـز مـن در دلــش خـانـه کـنـد......
- ۶۹۷
- ۱۲ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط