صبح عشق آمد و این دل به تمنای تو باد
صبح عشق آمد و این دل به تمنای تو باد
سرنگون ظلمت شب شد که چه سودای تو باد
شد پران پرده شب، آمده چون صبح وصال
صبح عشق آمد و شادان رهِ و جویای تو باد
صبح عشق آمد و شوقی شده بر قامت جان
تا که ریزد غم دل، بین که چه خوش جای تو باد
بگسل آن بند سیاهی که به جان داری و دل
همچنان آینه باید تن و سیمای تو باد
جان و دل هست قشنگ، از رخ دنیای وجود
پر ز نور آن دل شبها، دل زیبای تو باد..
سرنگون ظلمت شب شد که چه سودای تو باد
شد پران پرده شب، آمده چون صبح وصال
صبح عشق آمد و شادان رهِ و جویای تو باد
صبح عشق آمد و شوقی شده بر قامت جان
تا که ریزد غم دل، بین که چه خوش جای تو باد
بگسل آن بند سیاهی که به جان داری و دل
همچنان آینه باید تن و سیمای تو باد
جان و دل هست قشنگ، از رخ دنیای وجود
پر ز نور آن دل شبها، دل زیبای تو باد..
- ۲.۴k
- ۲۷ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط