یک سری از آدم ها را حاضری همه جوره کنار خودت داشته باشی

.
یک سری از آدم ها را حاضری همه جوره کنار خودت داشته باشی؛
به عنوان هر چیزی که می‌شود و امکان دارد...
عشق، دوست، رفیق!
مهم بودنشان است. اینکه مطمئن باشیم که هستند، چه دور چه نزدیک،
حتی اگر غریبه ترین آشنا شوند!
حتی اگر دیدنشان سالی یک بار آن هم در کافه با دوستان مشترک باشد...
باز هم به همین قانع هستیم؛
بعضی از آدم ها اینقدر خوب هستند و حس خوب دارند که بودنشان دلگرممان میکند.
جوری که حاضریم به خاطر بودنشان از خودمان و غرورمان بگذریم
و خودمان را پشت خنده های مصنوعی قایم کنیم...
تا نفهمند نبودنشان چه به روزمان آورده؛
ما برای داشتن و بودن یک سری از آدم ها در زندگیمان از خودمان و احساسمان گذشته ایم...
دیدگاه ها (۱)

از اَزَل ایل و تبارم همه عاشق بودندسخت دلبسته یِ اینایل و تب...

شب خانه روشن می‌شودچون یاد نامت می‌کنم ....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط