لبهای تو لب نیست عذابیست الهی
لبهای تو لب نیست عذابیست الهی
باید که عذابی بچشم گاه به گاهی
در لحظه دیدار تو، گفتم که بعید است
چشمان تو من را نکشاند به تباهی
لب های تو نایابتر از آب حیات است
تو سوزن پنهان شده در خرمن کاهی
این کار خدا بوده که یکباره بیفتد
در تنگ بلور شب من مثل تو ماهی
ای شاخه نبات غزل حافظ شیراز!
معشوقهی مایی چه بخواهی چه نخواهی
باید که عذابی بچشم گاه به گاهی
در لحظه دیدار تو، گفتم که بعید است
چشمان تو من را نکشاند به تباهی
لب های تو نایابتر از آب حیات است
تو سوزن پنهان شده در خرمن کاهی
این کار خدا بوده که یکباره بیفتد
در تنگ بلور شب من مثل تو ماهی
ای شاخه نبات غزل حافظ شیراز!
معشوقهی مایی چه بخواهی چه نخواهی
- ۸۵۲
- ۰۲ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط