ارغوان میبینی

ارغوان می‌بینی؟

به تماشاگه ویرانی من آمده‌اند…

مانده‌ایم تا ببینیم نبودن را

آخر قصه شنودن را

پشت این پنجره‌ی بسته هنوز

عطر آواز بنان مانده است

شهریار اینجا

شعر نقاشش را خوانده است

آن شب افشاری

با کسایی و قوامی و ادیب

تا قرایی و فرود وان درآمد از اوج شجریان، لطفی چه شبی بود، دریغ

زندگی روی از این غمکده گردانیده است

ارغوان

در و دیوار غریب افتاده چه تماشا دارد؟
دیدگاه ها (۲)

خیلی وقت بود نبودم یهو رفتم مشکل بود ولی برگشتم دوباره شاید ...

آخر قصه ی من نزدیک...خیلی نزدیک ...💔😔

🖤💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔...

کاش آسمان مرا پروازی دهد که دگر زمین را به چشمانم نمیدیدم#me...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط