نه خواب است و نه را

نه خواب است و نه رؤيا!...
نه افسانه است و نه داستان!...
"حكايت حضور" را مى گويم!...
زيباترين روزى كه تاريخ به خود مى بيند و عاشقانه اى كه در صفحه هاى تقويم، براى هميشه ماندگار خواهد شد!...
بى شك آن روز، روز استجابت دعاست كه به آن، "مَبادا" مى گفتيم!...
خدايا! "مَبادا" ما نباشيم آن روز...
يا باشيم و غرق خواب باشيم!...
يا خوابى رفته باشيم كه با آمدن "روز مَبادا" هم، بيدار نشويم!...
سلام!...
درد و بلايت به جانم!...
سَرَت سلامت!...
روزهای پرغمتان به عافيت!...
‌‌‌ 
دیدگاه ها (۱۳)

او که مثل من هزاران دربه در دارد، رفیق! این محال است از یکی...

روزم شود از فاجعه گر , تیره تر از تارصدبار شود معرکه در معرک...

کولاک سید حمید برقعی به نام نامی سر، بسمه‌ تعالی سربلندمرتبه...

بازهم آدیینه ای آمد ولی مهدی کجاست ؟ یک نفر میگفت مهدی جمعه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط