این بار حصارِ کلمات را می شکنم
این بار حصارِ کلمات را میشکنم
و دلم را به قاصدکهایِ آواره میسپارم.
برای از تو گفتن نیازی به کلام نیست.
از تو که بگویم
اشکی بی بهانه از آسمان چشمهایم میبارد.
واژه ها در رگِ سخنم میجوشد و جملات در نوک قلم به رقص در میآیند و مینگارد.
مینویسد،
از غم و از دل تنگیها
و این که هنوز دوستت دارم
#عباس_معروفی
و دلم را به قاصدکهایِ آواره میسپارم.
برای از تو گفتن نیازی به کلام نیست.
از تو که بگویم
اشکی بی بهانه از آسمان چشمهایم میبارد.
واژه ها در رگِ سخنم میجوشد و جملات در نوک قلم به رقص در میآیند و مینگارد.
مینویسد،
از غم و از دل تنگیها
و این که هنوز دوستت دارم
#عباس_معروفی
۲.۴k
۲۷ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.