بر گلشن اگر بگذشتم چو باد صبح

بر گلشنے اگر بگذشتـم چـو باد صبح
نے عِشـق سَـرو بود و نہ شـوق صَنوبـرم

بـوے تو مے‌شنیـدم و بر یاد روے تو
دادنـد ساقیـان طرب یڪ دو ساغَـرم


"حافظ"
دیدگاه ها (۱)

‌ما در میان رقصیـمرقصان کن آن میان را ...#مولانا

ز رویت دسته ی گل می‌توان کردز زلفت شاخ ســنبل می‌توان کردز ق...

از قاصدان، شنیدن پیغام دوستانگل را به دست دیگری از باغ چیدن ...

چنان کرشمه ساقی دلم ز دست ببرد که با کسی دگرم نیست ...

بر گلشنی اگر بگذشتـم چـو باد صبحنی عِشـق سَـرو بود و نه شـوق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط