و آنچه هنگام درو حاصل ماست

.

و آنچه هنگام درو حاصل ماست
لعنت و نفرت و بيزاری است
روزگاری است که خوبی خفته است ،
و بدی بيدار است ..
و غزل های قناری ها
خواب جت ها را آشفته است
غزل حافظ را می بندم؛
از پس پرده اشک
خيره در مزرعه خشک فلک می نگرم
می بينم ..
در دل شعله و دود
می شود خوشه پروين خاموش!



#فریدون_مشیری
دیدگاه ها (۱)

بیشترین عشقِ جهان را به سوی تو می‌آورماز معبرِ فریاد‌ها و حم...

زیبایی تو همون رگیه که از دستها ، از مردمکِ چشمها ،از ضربان ...

تنهاتر از یک برگبا بار شادی‌های مهجورم در سایه‌ای خود را رها...

نماهنگ مازیار فلاحی به نام "ناردون" با اجرای فرزانه بدری با ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط