وقتی عضو هشتمی 🤍
وقتی عضو هشتمی 🤍
انچه گذشت
داشتم مترین میکردم که.....
part ³
ات ویو
که متوجه شدم دارن زنگ رد رو میزنم
رفتم باز کردم و غذایی که سفارش داده بودم رو تحویل گرفتم
فردا قرار بود تست هایی که اماده کرده بودن رو آزمون بگیرن و ما باید استعداد هامون رو نشونشون میدادیم
(روز مسابقه)
ادمین ویو
اولین تستی که باید میدادن تست سرعت بود
باید توی ۲۰ دقیقه ۵ کیلومتر رو کی میکردن
شروع کردن به دویدن
بعد از تست سرعت تست صدا بود و بعدش تست دنس
همینجوری تست های مختلف انجام میدادن
(چند روز بعد )
روز ها میگذشت و این دو کار اموز بیشتر از قبل تمرین میکردن تا بتونن توی آزمون ها سربلند بیرون بیان و امروز روزه نتیجه گیری بود
قرار بود رئیس کمپانی به هر دو کار اموز نتیجه نهایی رو اعلام کنه
ات ویو
چند هفته گذشته بود و امروز باید پی دی نیم بهمون میگفت که چه نتیجه ای از این آزمون ها گرفته
حاضر شدم و به سمت کمپانی حرکت کردم
استرس کل وجودم رو گرفته بود
درسته من طرفدار هر دو گروه بودم ولی علاقه شدیدی به عضو شدن تو گروه بی تی اس داشتم برای همین خیلی استرس داشتم چون استعداد های سوبین هم قابل ستایش بود
به کمپانی رسیدم وارد شدم
سعی کردم استرسم رو به روی خودم نیارم تا کسی نفهمه و به سمت دفتر پی دی نیم رفتم
بعد از اجازه وارد شدم که انگار سوبین هم تازه رسیده بود
پ.د.ن:خوش اومدی ات بیا بشین میخوام نتیجه رو بگم
طبق نتیجه ای که ما از فعالیت ها و تست های شما گرفتیم بهتره که ات توی گروه بی تی اس و سوبین توی گروه تی اکس تی عضو بشه
امروز با هم گروهی هاتون آشنا میشید
شاید توی نگاه اول دیدار خوبی نداشته باشین چون بلخره قراره یه عضو جدید به گروهشون اضافه بشه ولی مطمئن باشین هم گروهی های با درکی دارید و اونا هم زود به شرایط عادت میکنن
دنبالم بیاین
دنبالش رفتیم که به اتاق هایی رسیدیم که روی هر در اسم هایی نوشته شده بود
پ.د.ن:خب اتاق سمت چپ هم گروهی های تو منتظرن ات میتونی بری
اتاق سمت راست هم گروهی های تو منتظرن سوبین میتونی بری
برید باهاشون آشنا بشی
بعد از اینکه پی دی نیم رفت ما هم رفتیم توی اتاق ها که با چیزی که دیدم تعجب کردم ..........
انچه گذشت
داشتم مترین میکردم که.....
part ³
ات ویو
که متوجه شدم دارن زنگ رد رو میزنم
رفتم باز کردم و غذایی که سفارش داده بودم رو تحویل گرفتم
فردا قرار بود تست هایی که اماده کرده بودن رو آزمون بگیرن و ما باید استعداد هامون رو نشونشون میدادیم
(روز مسابقه)
ادمین ویو
اولین تستی که باید میدادن تست سرعت بود
باید توی ۲۰ دقیقه ۵ کیلومتر رو کی میکردن
شروع کردن به دویدن
بعد از تست سرعت تست صدا بود و بعدش تست دنس
همینجوری تست های مختلف انجام میدادن
(چند روز بعد )
روز ها میگذشت و این دو کار اموز بیشتر از قبل تمرین میکردن تا بتونن توی آزمون ها سربلند بیرون بیان و امروز روزه نتیجه گیری بود
قرار بود رئیس کمپانی به هر دو کار اموز نتیجه نهایی رو اعلام کنه
ات ویو
چند هفته گذشته بود و امروز باید پی دی نیم بهمون میگفت که چه نتیجه ای از این آزمون ها گرفته
حاضر شدم و به سمت کمپانی حرکت کردم
استرس کل وجودم رو گرفته بود
درسته من طرفدار هر دو گروه بودم ولی علاقه شدیدی به عضو شدن تو گروه بی تی اس داشتم برای همین خیلی استرس داشتم چون استعداد های سوبین هم قابل ستایش بود
به کمپانی رسیدم وارد شدم
سعی کردم استرسم رو به روی خودم نیارم تا کسی نفهمه و به سمت دفتر پی دی نیم رفتم
بعد از اجازه وارد شدم که انگار سوبین هم تازه رسیده بود
پ.د.ن:خوش اومدی ات بیا بشین میخوام نتیجه رو بگم
طبق نتیجه ای که ما از فعالیت ها و تست های شما گرفتیم بهتره که ات توی گروه بی تی اس و سوبین توی گروه تی اکس تی عضو بشه
امروز با هم گروهی هاتون آشنا میشید
شاید توی نگاه اول دیدار خوبی نداشته باشین چون بلخره قراره یه عضو جدید به گروهشون اضافه بشه ولی مطمئن باشین هم گروهی های با درکی دارید و اونا هم زود به شرایط عادت میکنن
دنبالم بیاین
دنبالش رفتیم که به اتاق هایی رسیدیم که روی هر در اسم هایی نوشته شده بود
پ.د.ن:خب اتاق سمت چپ هم گروهی های تو منتظرن ات میتونی بری
اتاق سمت راست هم گروهی های تو منتظرن سوبین میتونی بری
برید باهاشون آشنا بشی
بعد از اینکه پی دی نیم رفت ما هم رفتیم توی اتاق ها که با چیزی که دیدم تعجب کردم ..........
۶.۹k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.