باز امشب عشق تو آتش به جانم می زند
باز امشب عشق تو آتش به جانم می زند
شعله ای بر هستی و روح و روانم می زند
باز امشب غم شده مهمان قلب عاشقم
هجرتو هرشب شرر بر استخوانم می زند
عکس زیبای تو می خندد به روی من ولی
خنده هایت نیشتر بر دیدگانم می زند
قطره قطره می چکد اشکم به روی دفترم
همچو بارانی که روی ناودانم می زند
بغضهای آخرین دیدارمان وقت وداع
در گلویم مانده و زخم زبانم می زند
بی امان می گریم امشب در فراق روی تو
چشمهایت لعنتی آتش به جانم می زند
شعله ای بر هستی و روح و روانم می زند
باز امشب غم شده مهمان قلب عاشقم
هجرتو هرشب شرر بر استخوانم می زند
عکس زیبای تو می خندد به روی من ولی
خنده هایت نیشتر بر دیدگانم می زند
قطره قطره می چکد اشکم به روی دفترم
همچو بارانی که روی ناودانم می زند
بغضهای آخرین دیدارمان وقت وداع
در گلویم مانده و زخم زبانم می زند
بی امان می گریم امشب در فراق روی تو
چشمهایت لعنتی آتش به جانم می زند
۳.۱k
۱۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.