امیر محمد انصاری، نوجوان فداکار امیدیه ای که برای نجات جا
امیر محمد انصاری، نوجوان فداکار امیدیهای که برای نجات جان مادر و خواهران به دل آتش زد و جانش را از دست داد.
امیرمحمد فقط ۱۶سال داشت اما در غیرت و مردانگی دستکمی از مردان بزرگسال نداشت. او هم درست مثل علی لندی، قبل از خودش به نجات جان بقیه فکر کرد و همان تصمیمی را گرفت که لندی گرفته بود.
تولد یک علی لندی دیگر اینبار در امیدیه استان خوزستان. بعد از لندی ۱۴ساله ایذهایکه ۱۸ شهریور سال ۱۴۰۰ جانش را به خاطر نجات دو زن همسایه و بر اثر حادثه آتشسوزی مرگبار از دست داد، این بار هم نوجوان ۱۶ ساله دیگری بهنام امیرمحمد انصاری اهل امیدیه خوزستان، قهرمانانه جانفشانیکرد و پس از نجات دو خواهر و مادرش از آتشی سوزان، دچار سوختگی صددرصدی شد و از دنیا رفت.
امیرمحمد فقط ۱۶سال داشت اما در غیرت و مردانگی دستکمی از مردان بزرگسال نداشت. او هم درست مثل لندی، قبل از خودش به نجات جان بقیه فکر کرد و همان تصمیمی را گرفت که لندی گرفته بود. آتشسوزی روز جمعه هفته گذشته اتفاق افتاد. آن روز، امیرمحمد همراه دو خواهر ۱۰ و ۱۲ساله و مادرش در خانه خوابیده بود. آنطور که ایرج انصاری، عموی امیرمحمد به خبرنگار جامجم توضیح میدهد، روز حادثه پدر خانواده ساعت ۵ و ۴۵ دقیقه صبح برای پیادهروی از خانه بیرون رفت: «در امیدیه چون هوا گرم است، چندان از لوازم گرمایشی استفاده نمیشود یا محدود است، اما آن روز هیتر در خانه برادرم روشن بود که احتمالا بهدلیل اتصالی برق و جرقه ناشی از آن، آتشسوزی در خانه شروع شد.
امیرمحمد فقط ۱۶سال داشت اما در غیرت و مردانگی دستکمی از مردان بزرگسال نداشت. او هم درست مثل علی لندی، قبل از خودش به نجات جان بقیه فکر کرد و همان تصمیمی را گرفت که لندی گرفته بود.
تولد یک علی لندی دیگر اینبار در امیدیه استان خوزستان. بعد از لندی ۱۴ساله ایذهایکه ۱۸ شهریور سال ۱۴۰۰ جانش را به خاطر نجات دو زن همسایه و بر اثر حادثه آتشسوزی مرگبار از دست داد، این بار هم نوجوان ۱۶ ساله دیگری بهنام امیرمحمد انصاری اهل امیدیه خوزستان، قهرمانانه جانفشانیکرد و پس از نجات دو خواهر و مادرش از آتشی سوزان، دچار سوختگی صددرصدی شد و از دنیا رفت.
امیرمحمد فقط ۱۶سال داشت اما در غیرت و مردانگی دستکمی از مردان بزرگسال نداشت. او هم درست مثل لندی، قبل از خودش به نجات جان بقیه فکر کرد و همان تصمیمی را گرفت که لندی گرفته بود. آتشسوزی روز جمعه هفته گذشته اتفاق افتاد. آن روز، امیرمحمد همراه دو خواهر ۱۰ و ۱۲ساله و مادرش در خانه خوابیده بود. آنطور که ایرج انصاری، عموی امیرمحمد به خبرنگار جامجم توضیح میدهد، روز حادثه پدر خانواده ساعت ۵ و ۴۵ دقیقه صبح برای پیادهروی از خانه بیرون رفت: «در امیدیه چون هوا گرم است، چندان از لوازم گرمایشی استفاده نمیشود یا محدود است، اما آن روز هیتر در خانه برادرم روشن بود که احتمالا بهدلیل اتصالی برق و جرقه ناشی از آن، آتشسوزی در خانه شروع شد.
۱.۹k
۰۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.