عشق رمانتیک من

عشق رمانتیک من
❤😎پارت ۲۱

که یه بوس کوچیک رو لپش گذاشتم و منم یه چشمک ریزی زدم😉و رفتیم حساب کردیم که یه چیزی یادم افتاد رفتم در گوشه هانیل گفتم

هینا: هانیل یادم رفته بود که کوک ممنوعیت اینکه از خونه بیرون نرم رو داده بود (ماشالا)

هانیل: ای وای راست میگی بدو بریم تا نرسیدند قبل ما

و رسیدیم از جی خداحافظی کردیم و آروم در عمارتو باز کردیم که چراغا خاموش بود پاورچین پاورچین داشتیم میرفتیم اتاق هامون که یهو چراغا روشن شدند که کوک و ته کنار هم دست به سینه ایستاده بودند و با عصبانیت به ما زل زده بودند

که ته پرسید: کجا با عجله

هانیل: به شما ربطی داره؟ دلمون خواسته رفتیم بیرون😌

که یهو ته گوشی رو میگیره سمتشون و میگه

تهیونگ: این عکسا چیه پست کردید فقط چند ساعت تنهاتون گذاشتیم هر غلطی دلتون خواست کردید😠

هینا: خب دلمون خواسته دوستتت داشتیمم هوفف

و دست به سینه وایمیسه که تهیونگ به کوک نگاه میکنه که یهو هردوشون یه نیشخند میزنن و ته میره سمت هانیلو و میزارتش رو کولش و میبره

ویو هانیل

مرتیکه بی‌شعور منو بزار پایین

ته: انقدر دست و پا نزن دختر

هانیل: تو مگه کیه من حساب میای که به خاطر که عشقم کشیده باز خواستم میکنی🤨

ته: من دوست پسرت حساب میام از امشب به بعد و الانم عشقم میکشه با دخترم اینکارو میکنم

و حجوم آورد به سمت لبام بعد ۱۰ مین مکیدن

(بقیش اسمات داره طولانی هم هست هرکی خواست پی وی)🤭👌🏻💖
دیدگاه ها (۵۷)

#نقاشی💜🎨👀

#اسمرلب🍓🍸#خوشمزه#نرمالو #صورتی💖🩰

عشق رمانتیک من ❤😎پارت ۲۰ که یهو چند تا دختر از اونور اومدند ...

عشق رمانتیک من ❤😎پارت ۱۹که یهو لاله ی گوشمو گاز گرفت که گفتم...

عشق رمانتیک من ❤😎پارت ۲۷که یهو گوشی و قاپید و گفتتهیونگ: منو...

عشق رمانتیک من ❤😎پارت ۲۴ویو هینا با اجوما رفتیم پایین صبر کر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط