قلم عاشق شد و دل را به دلت تار نوشت
قلم عاشق شد و دل را به دلت تار نوشت
نت به نت شعر و غزل بروی گیتار نوشت
مبتلایی که شدہ گوشه چشمانت اسیر
پیچش زلف تو را بر من تب دار نوشت
نشد آسودہ خیالم ز خیالت شب و روز
فال حافظ زدم و خواجه تو را یار نوشت
زخمی است بال و پرم نیست امید پرواز
نام تو گوشه قلبم چه وفا دار نوشت
خسته جانی به برم ماندہ ز طوفان بلا
مهربان آمدی و بر تو گرفتار نوشت
عاشقی بودم و بی عشق عذابم دادند
پس شفا دست تو را بر من بیمار نوشت
تو بخند خندہ به آن صورت ماهت زیباست
بکشم چهرہ ماهت چو که نقاش نوشت
تو به من شمع وجودی و منم سنگ صبور
مثل پروانه بگردم چو که پرگار نوشت
💜
نت به نت شعر و غزل بروی گیتار نوشت
مبتلایی که شدہ گوشه چشمانت اسیر
پیچش زلف تو را بر من تب دار نوشت
نشد آسودہ خیالم ز خیالت شب و روز
فال حافظ زدم و خواجه تو را یار نوشت
زخمی است بال و پرم نیست امید پرواز
نام تو گوشه قلبم چه وفا دار نوشت
خسته جانی به برم ماندہ ز طوفان بلا
مهربان آمدی و بر تو گرفتار نوشت
عاشقی بودم و بی عشق عذابم دادند
پس شفا دست تو را بر من بیمار نوشت
تو بخند خندہ به آن صورت ماهت زیباست
بکشم چهرہ ماهت چو که نقاش نوشت
تو به من شمع وجودی و منم سنگ صبور
مثل پروانه بگردم چو که پرگار نوشت
💜
۱.۶k
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.